منحنی یادگیری چیست؟

منحنی یادگیری نموداری است که همبستگی بین عملکرد فرد یادگیرنده را با زمانی که برای یادگیری صرف می‌کند، نشان می‌دهد. این همبستگی را می‌توان به‌صورت نسبت مستقیم روی نمودار نمایش داد. تئوری منحنی یادگیری به ما می‌گوید که برای یادگیری یک موضوع، هرچه زمان بیشتری صرف کنیم، عملکرد بهتری خواهیم داشت و نتیجه‌ی بهتری می‌گیریم. البته متغیرهای زیادی در یادگیری و اندازه‌گیری میزان آن دخالت دارند و در میزان پیشرفت تأثیر می‌گذارند که این متغیرها نمی‌توانند به‌طور کامل در منحنی یادگیری گنجانده شوند. هرمان ابینگهاوس اولین بار منحنی یادگیری را در سال 1885 در زمینه‌ی روان‌شناسی یادگیری توصیف کرد؛ اگرچه تا سال 1903 از این نام استفاده نشد. هدف اصلی‌ ابینگهاوس بررسی توانایی انسان دربه‌خاطرسپردنو نیزبررسیروندفراموش‌کردندانسته‌ها و اطلاعات بود.

وقتی موضوعی را یاد می‌گیرید، با گذشته زمان رفته‌رفته میزان دانایی و توانایی شما در آن موضوع افزایش می‌یابد و وقتی به‌اندازه‌ی کافی برای کسب مهارت یا موضوعی وقت صرف کردید، طبق منحنی یادگیری ابینگهاوس به بالاترین بهره‌وری و درواقع به ثبات در یادگیری می‌رسید. درواقع رسیدن به حد اعلای یادگیری در هر دانش و مهارتی، به صرف زمان نیاز دارد و صرف زمان کافی برای تمرین و تکرار، نیازمند صبوری و ممارست است.

هرچه یادگیری فرد بیشتر شود، شیب این منحنی بیشتر می‌شود؛ یعنی این منحنی برای همه‌ی افراد شیب یکسانی ندارد. ممکن است کسی با صرف زمان بیشتر از دیگری در موضوعی به توانمندی لازم برسد. حال اگر فردی تلاشش را افزایش بدهد، می‌تواند شیب این منحنی را بیشتر کند و در زمان کمتری به حداکثر بازدهی در عملکرد برسد. میزان مرور و تکرار هم در کاهش زمان یادگیری مؤثر است. زمانی که هرکدام از ما کاری را هر روزتکرار می‌کنیم، به‌مراتب نسبت به روز قبل، آن را بهتر انجام می‌دهیم و هر روز انرژی و زمان کمتری را صرف آن خواهیم کرد. به‌هرحال همه‌ی ما در یک موضوع یکسان، منحنی‌های یادگیری یکسانی نداریم و باید با تفکر، روش‌هایی برای خودمان پیدا کنیم که به تندشدن شیب منحنی یادگیری و کوتاه‌ترشدن زمان یادگیری‌مان بینجامد.

منبع: www.valamis.com